جدول جو
جدول جو

معنی دولت مدار - جستجوی لغت در جدول جو

دولت مدار
(دَ / دُو لَ مَ)
مقبل. کسی که اقبال و بخت با او همراه باشد. (ناظم الاطباء). که مدار دولت و سعادت بر اوست
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دولت یار
تصویر دولت یار
بختیار، نیک بخت، توانگر
فرهنگ فارسی عمید
(شِ کَ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
دوات دار. داوی. (یادداشت مؤلف) : امیر چون رقعه بخواند بنوشت و به غلامی خاص داد که دویت دار بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 159). و رجوع به دوات دار شود
لغت نامه دهخدا
(دَ / دُو لَ خُ)
صاحب نعمت و سعادت. (یادداشت مؤلف). دولتمند و توانگر. (ناظم الاطباء). صاحب دولت. (از انجمن آرا) (آنندراج). خداوند دولت. (شرفنامۀ منیری) ، کسی که بخشش و فیض او عام باشد. (ناظم الاطباء) (برهان)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دولت بیدار
تصویر دولت بیدار
بخت بیدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دویت دار
تصویر دویت دار
آمه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دوات دار
تصویر دوات دار
آمه دار
فرهنگ لغت هوشیار